هیپنوتیزمی قوی به نام غفلت ایرانی وعواقب آن

نامه ای سرگشاده خطاب به مسئولین وعموم مردم ایران اسلامی

سلام برایران وایرانی نخستین صاحبان فرهنگ وتمدن بشری

اکنون که قلم به دست گرفته ام تااندکی باشما درددل نمایم،دردی جانکاه وطاقت فرسادروجودم لانه کرده،می خواهم این دردمشترک راباشمادرمیان بگذارم، اگراین دردرادردرونم پنهان کنم بقول شاعرمی ترسم که مغزواستخوانم رابسوزدومراازپای درآورد.اصل ماجرابه سفرم به تهران درمهر ماه 84برمیگردد.

 هیپنوتیزمی قوی به نام غفلت ایرانی وعواقب آن

نامه ای سرگشاده خطاب به مسئولین وعموم مردم ایران اسلامی

   سلام برایران وایرانی نخستین صاحبان فرهنگ وتمدن بشری

اکنون که قلم به دست گرفته ام تااندکی باشما درددل نمایم،دردی جانکاه وطاقت فرسادروجودم لانه کرده،می خواهم این دردمشترک راباشمادرمیان بگذارم، اگراین دردرادردرونم پنهان کنم بقول شاعرمی ترسم که مغزواستخوانم رابسوزدومراازپای درآورد.اصل ماجرابه سفرم به تهران درمهر ماه 84برمیگردد.

    اکنون ساعت اندکی ازده ونیم شب چهارم مهرگذشته است،کمی درفکروضعیت بحرانی به وجودآمده برای استخدام خودم درآموزش وپرورش بودم که متوجه شدم شبکه سوم سیما،برنامه ای باعنوان روایت فتح به مناسبت هفته دفاع مقّدس پخش می کرد، به تماشای آن نشستم،باتماشای این برنامه وتناقض آن با صحنه هایی که دراین چندروزاقامتم درتهران ،بغضم بیشترگرفت .تلنگری به من واردشدکه براثرآن ازهتل بهارستان(محل اقامتم) بیرون زدم تاهوایی بخورم .درطول پیاده رویم تامیدان امام ،فکرهایی مدام آزارم می داد.پس ازپیاده روی وبرگشت به هتل تاپاسی ازشب خوابم نبرد.دست به قلم شدم ودرددلم رابه رشته تحریردرآوردم.بگذاریدخودمانی تروواضح دلیلش را بنویسم.بنده دراین سفرباچشم سردیدم که در پایتخت یک کشوراسلامی وام القرای جهان اسلام،همه ی ارزشهای والای انسانی ودینی به بازی گرفته شده بود ودیگرارزش به حساب نمی آمد، ارزشهایی که خون هزاران شهیدوایثارگربه پای آن ریخته شده وبهای سنگینی برای حفظ آنهاپرداخت شده بود،چگونه پایمال شده ومی شودوهیچ کس مدافع آن ارزشهای والای انسانی واسلامی نیست وبعضا"هم اگرمدافعی باشد،قدرت لازم رابرای دفاع کردن وارج نهادن به آنهاراندارد.

     تاکنون بارهابه تهران سفرکرده ام،حتّی دربرخی ازسفرهاتامدّت دوماه اقامت داشته ام امّاوضعیت رااینگونه افتضاح وخفّت بارندیده بودم. آری ارزش هایی همچون حجاب ، هویت وسادگی ایرانی واسلامی که درطول هشت سال دفاع مقدّس وپس ازآن باچنگ ودندان وتقدیم خون هزاران شهیدوجانبازو ایثارگرازآنهادفاع شده بود،دیگر ارزش به حساب نمی آیدوچیزی که اکنون جایگزین آن شده وارزش بحساب می آید،تقلیدازفرهنگ برهنه ی غربی، مدهای مفتضح غربی چون رپ،کوپ،هوی متال و....ومصرف موادمخدّروقرصهای روان گردان مثل اکس واکستازی وموادی شیمیایی به ظاهرنشاط آورمثل شیشه ،کریستال و...وماهواره است که همگی ارمغان استعمارغرب است برای به زنجیرکشیدن نسل جوان وپویای ایرانی وبی هویت کردن آن است بطوریکه درغروب روزگذشته(3/7/84)وقتی که ازعیادت یکی ازبیماران سوختگی که همشهری خودم بود،ازبیمارستان شهید مطهری برمی گشتم سوار تاکسی شدم،دربین راه تاهتل راننده جوان تاکسی باشوروشادی غیرقابل وصف،ازشادی آور وشعف آوربودن موادشیمیایی روان گردانی چون قرصهای اکس وکریستال ،شیشه که جایگزین موادمخدرسنتی (تریاک ومشتقات آن)شده بودصحبت می کردوازعوارض کشنده این موادخطرناک خبرداشت وبااین وجوداین جوان نادان بااستدلالهای پوچ وبی منطق خودازآنها دفاع میکردوهرچه به او ازمضرّات موادمی گفتیم اوهمچنان حق به جانب دفاع می کردوهویت گمشده خودرادراین موادجستجومی کرد،غافل ازاینکه اوبدنبال زوال تدریجی خویش است .دردناک تراینکه اسم یکی ازاین موادرا"اشک خدا" گذاشته بودند و این برای من خیلی دردناک وزجرآوربود.

    نکته ی دیگری که مراخیلی آزارمی داداین بودکه،زنان ودختران ایرانی هموطن ومسلمان خودرامشاهده می کردم که بدترازگذشته با الهام از فرهنگ منحط وبرهنه ی غربی باآرایشهای غلیظ وزننده وپوشیدن لباسهای تنگ و مبتذل درمقابل دیدنامحرمان ترددمی کردندوباالفاظ زننده ازجانب آن گرگ صفتان نامحرم مواجه می شدندوبابی تفاوت ازاین مسئله مهم شرعی می گذشتندوزجرآورتراینکه ،درصحبت کوتاهی که بابعضی ازآنها داشتم ،آنهااز وضعیت موجودخوددفاع میکردندوپوشش زشت خودرا حجاب کامل واسلامی می دانستندوپوشیدن چادررانشانه دهاتی بودن وعقب ماندگی ومخصوص فقط فرزندان روحانیون ومذهبیون می دانستند.غافل ازاینکه غرب بابی هویت کردن جوانان ایرانی ومسلمان وکشیدن آنهابه دنبال خوداهدافی ویرانگررادنبال می کندکه همانا القای فرهنگ غلط ومنحط خودوازدیدگاه اقتصادی ،ایجادبازاری برای فروش محصولات به ظاهرلوکس وبی ارزش خوداست.زیراغرب به خوبی برایت امرواقف است که اگرجوان ایرانی به خودبیایدوهویت وپویایی داشته باشدوعلم ودانش رافراگیرد،دیگربه مرزهای خودبسنده نخواهدکردوپای خودرا ازمرزهایش فراترمی گذاردوفرهنگ ودانش وارزشهای خودرابه همه ی جهان انتشارخواهدداد.غرب به خوبی گفتارپیامبراکرم(ص) رادرخصوص دانش جوانان ایرانی حتّی بهترازمابه یاددارند،به همین دلیل است به بهانه دموکراسی وآزادی ازنوع غربی بی بندو باروباسؤاستفاده ازابزاری قوی وهیپنوتیزمی قدرتمندبه نام غفلت ایرانی سعی داردفرهنگ غلط ومنحط خودرابه مامسلمانان ایرانی القا نمایدکه دراین رهگذرتاحدودی موفّق بوده است.دراین غفلت خانواده هاومسئولین مابی تقصیرنیستندزیرابرای مقابله باآن چاره اندیشی عاجل نکرده اند.غرب ودررأس آن آمریکابرای مقابله بافرهنگ ماوالقای فرهنگ غلط خودهزاران میلیون دلارهزینه می کند،امّامسئولین مابرای مقابله باآن به گونه ای که لااقل غرب به راحتی وآسانی نتواندبه اهدافش دست یابدونتواند محصولات ارزان قیمت خودراعرضه نماید،کاری درخورشأن فرهنگ اصیل ایرانی واسلامی وحفظ مواریث کهن آن انجام نداده اند،آنهادربی هویتی وبی حجابی جوان ایرانی مسلمان مقصرند.باصراحت تمام به مسئولین می گویم،جوان ایرانی رادریابیدقبل ازآنکه دیرشود.من به عنوان یک جوان بلوچ ایرانی ومسلمان به خودافتخارمی کنم که،یک ایرانی ومسلمانم وتاکنون برای حفظ هویت دینی واسلامی خویش تلاش نموده ام وبه همه ی جوانان ایران وجهان اعلام می دارم که ،اگرداشتن هویت ایرانی واسلامی جرم است،دوست دارم مجرم بمانم واگرتقلیدازفرهنگ منحط وغلط غرب وپوشش زننده غربی،تمدّن وپیشرفت به حساب می آید،من دوست دارم همچنان متحجّروعقب مانده بمانم،اگربرهنگی وبی حجابی نشانه باکلاس وباشخصیت بودن است،دوست دارم بی کلاس بمانم،اگرمصرف موادی ازقبیل موادمخدّر،کریستال، شیشه،قرصهای اکس و....شادی آوروآرام بخش ونشاط آوراست،دوست دارم همیشه غمگین وناآرام بمانم.برای آرام شدن چه نسخه ای بالاترازقرآن مجیدکه میفرماید:الابذکرالله تطمئن القلوب(همانایادخداوندآرام بخش دلها ست.)

       جوانان ! روی سخنم باشماست،شمارابه خداوندی که خالقتان است سوگندمیدهم،به ارزشهای اسلامی وایرانی پای بندباشیدوبه آنهاارج بگذاریدوبهابدهید، اگربهانمی دهیدوپای بندنیستیدلااقل جوانمردباشیدواین ارزشهای معنوی راپایمال ولگدکوب نکنیدچون برای کسب آنهابهایی گزاف پرداخت شده است.

     پدرهاومادرها ! شمانیزدرقبال تربیت فرزندانتان مسئول هستید،شمارانیزبه خداوندعزّوجلّ سوگند،نسبت به سرنوشت فرزندانتان بی تفاوت نباشیدوآنها را باارزشهای دینی واسلامی وایرانی آشناومأنوس سازیدتاهویت خودرابازیابنداگربه درددلهای شادروان دکترعلی شریعتی درکتاب "پدرومادرمامتهمیم" رجوع کنیدخواهیدفهمیدکه چه خطراتی متوجه فرزندان ونسل جوانتان است.

      ای کاش پیامبرویارانش وائمه زنده می بودندومی دیدندکه چه برسراسلام آمده است – هرچندکه آنهازنده ی جاویدندو اعمال مارانظاره می نمایند-وای کاش امام خمینی(ره)پدروبنیانگذارانقلاب اسلامی زنده می بودومی دید که بهانه ی اصلاحات ودموکراسی ویاحفظ نظام وتفسیرازراه پاک امام ، چه برسر انقلابش آمده است ، ای کاش اوزنده بودواین همه بی عدالتی وبی تفاوتی وبی هویتی رامی دیدوباتشری عالمانه وعارفانه همه وبخصوص مسئولین رامتوجّه اعمالشان می نمود.

    به امیدروزی که هیچ ایرانی ومسلمانی دنباله روی فرهنگ منحط غرب نباشدوهمه به لطف خداوندازاین ورطه وفلاکت ونابودی نجات یابند. انشاءالله

عبدالحمیدخدایاری

تهران،هتل بهارستان-طبقه سوم-اتاق412ساعت 02:58شب- 4/7/1384

بازنویسی وتایپ-ایرانشهر 23/5/1388 ساعت 18:30